جدول جو
جدول جو

معنی به به کردن - جستجوی لغت در جدول جو

به به کردن
(نَ نَ حَ)
در تداول، تحسین گفتن. آفرین کردن. تعریف فراوان کردن از چیزی
لغت نامه دهخدا
به به کردن
تحسین گفتن، آفرین کردن، تعریف فراوان کردن
تصویری از به به کردن
تصویر به به کردن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(فَ / فِ کَ دَ)
بخشیدن. (ناظم الاطباء). دادن. بذل کردن. و رجوع به هبه شود
لغت نامه دهخدا
(اِ تِ دَ)
درخت یا شاخه ای را بتمام بریدن. از بیخ متصل به زمین در درخت و متصل به تنه، در شاخ بریدن. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
(نُ)
دست آویز کردن. (فرهنگ فارسی معین). تعلل. (دهار) (زوزنی). دست آویز کردن و حیله کردن. (ناظم الاطباء). اعذار. (منتهی الارب) :
زنهار بتوفیق بهانه نکنی زآنک
مغرور نداری بچنین خرد کلان را.
ناصرخسرو.
من دلش برده بصد ناز و دلال
او بهانه کرده با من از دلال.
مولوی.
تو بهانه میکنی و ما ز درد
میزنیم از سوز دل دمهای سرد.
مولوی.
مستی بهانه کردم و بی حد گریستم
تا کس نداندم که گرفتار کیستم.
حافظ.
گریه را به مستی بهانه کردم
شکوه ها ز جور زمانه کردم.
عارف قزوینی
لغت نامه دهخدا
(مَهَْیْ)
در تداول عامه، سخت بسرعت و بگستاخی سخن گفتن. (یادداشت مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
(مُ ضَ نَ)
در تداول عوام جستن پی درپی بدان سان که وزغ در خشکی جهد. (یادداشت مؤلف). ورجه ورجه کردن
لغت نامه دهخدا
تصویری از هبه کردن
تصویر هبه کردن
بخشیدن دهش کردن ارمغان کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بل بل کردن
تصویر بل بل کردن
بسرعت و به گستاخی سخن گفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بهانه کردن
تصویر بهانه کردن
دست آویز کردن
فرهنگ لغت هوشیار
دستاویز کردن، دستاویز قرار دادن، مستمسک قرار دادن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از بهینه کردن
تصویر بهینه کردن
لتحسينٍ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از بهینه کردن
تصویر بهینه کردن
Optimize
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بهینه کردن
تصویر بهینه کردن
optimiser
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از بهینه کردن
تصویر بهینه کردن
optymalizować
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از بهینه کردن
تصویر بهینه کردن
kuboresha
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از بهینه کردن
تصویر بهینه کردن
оптимизировать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بهینه کردن
تصویر بهینه کردن
optimieren
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بهینه کردن
تصویر بهینه کردن
بہتر بنانا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از بهینه کردن
تصویر بهینه کردن
অপ্টিমাইজ করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از بهینه کردن
تصویر بهینه کردن
최적화하다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از بهینه کردن
تصویر بهینه کردن
optimize etmek
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از بهینه کردن
تصویر بهینه کردن
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از بهینه کردن
تصویر بهینه کردن
最適化する
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از بهینه کردن
تصویر بهینه کردن
לייעל
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از بهینه کردن
تصویر بهینه کردن
अनुकूलित करना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از بهینه کردن
تصویر بهینه کردن
оптимізувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از بهینه کردن
تصویر بهینه کردن
ปรับแต่ง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از بهینه کردن
تصویر بهینه کردن
optimaliseren
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از بهینه کردن
تصویر بهینه کردن
optimizar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از بهینه کردن
تصویر بهینه کردن
ottimizzare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از بهینه کردن
تصویر بهینه کردن
otimizar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از بهینه کردن
تصویر بهینه کردن
mengoptimalkan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی